Web Analytics Made Easy - Statcounter

https://www.tarafdari.com/node/2411232

طرفداری | آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از کتاب ترس و نفرت در لالیگا است که با قلم نویسنده بزرگ فوتبال «سید لو» نوشته شده است.

بعدازظهر روز بازی11-1، اتوبوس بارسلونا چامارتین را ترک کرد و مستقیم طرف کاتالونیا رفت. یک پلیس به راننده گفت: «مستقیم برو سمت کاستلانا و برای هیچ چیز نایست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» و آن‌ها هم همین کار را کردند. چهار ماه بعد دوباره نوبت همین بازی بود و ظاهر همه چیز عین قبل. لوئیز میرو، دروازه‌بانی که 11 گل خورده بود دیگر در کنار تیم نبود ولی کورتا رایش، روزان، اسکولا، مارتین و سزار هنوز در تیم بودند. وقتی آن‌ها به مادرید رسیدند، شهردار آلبرتو آلکوکر به استقبالشان رفت و آن‌ها را به مسابقه اسب‌دوانی زارزوئِلا برد و از آن‌جا به سمت تولِدو، هشتاد کیلومتر به جنوب، به قلعه آلکازار رفتند. بعدازظهر آن‌ها به یک میهمانی شام در هتل رفتند که میزبانش ژنرال موسکاردو بود. آن‌جا مادریدی‌ها هم آمدند. بازیکن‌ها با هم غذا خوردند. به احترام و برای سلامتی یکدیگر.

قبل از بازی دو تیم در روز بعد، تیم‌ها به هم گل دادند و بعد از بازی رئیس مادرید به تمام بازیکنان بارسلونا یک فندک داد و یک گلدان نقره هم به باشگاه اهدا کرد. دو ماه بعد، مادرید برای بازی برگشت به کاتالونیا رفت. دو تیم با هم تمرین کردند و با یکدیگر عکس دسته‌جمعی انداختند، شهردار بارسلونا و موسکاردو هم در ورزشگاه حضور داشتند و بارسا بازی را چهار بر صفر برد. بازیکنان مادرید میهمان مجلس شهر شدند و به تئاتر لیکه‌او  برای دیدن یک نمایش رفتند. بعد از آن به دیدن مرکز دینی کاتالان مونتسرات باسیلیکا رفتند که در آن‌جا یک مجسمه مریم مقدس مشکی معروف است و همه برای بوسیدن و احترام به آن صف کشیدند. در انتهای بازی، یک جام به نام جام صلح بین دو تیم رد و بدل شد. لویس گالینسوگا شوق زده بود. او کسی بود که در روزنامه لاونگاردیا اسپانیولا سردبیر شد تا خط و مشی آن را عوض کند. همچنین کتاب تقدیری از فرانکو به نام نگهبان غرب هم نوشت. او در روزنامه‌اش گفت: «اگر بین این دو تیم یک توهین کننده و یک مظلوم بوده است، حالا با این همه مهربانی و برادری، آن تبدیل به خاطره‌ای فراموش شده است.» جام صلح بین مادرید و بارسلونا می‌درخشید و نمادی از دوستی بود. در حالی که همه چیز اجباری و ساختگی بود. این برنامه‌های ساختگی اثبات برادری فقط نشان می‌داد که مسئولین در باشگاه چقدر سختی کشیده‌اند. یک بخشنامه از طرف دولت هر روزنامه‌ای را از نوشتن مطلب راجع به بازی 11-1 منع کرد چون باعث تشدید مشکلات بین دو منطقه کشور می‌شد.

بازخورد این بیانیه خیلی سریع اتفاق افتاد. رئیس بارسلونا استعفا داد و جایگزینش هم فقط سی و چهار روز دوام آورد تا دولت، سرهنگ خوزه وِندرِل را انتخاب کرد. او در کودتای نظامی 1932 حضور داشت و در جنگ‌های داخلی کنار فرانکو جنگیده بود و حالا با رها کردن پست خود در مسئول نظم عمومی شهر لاکرونیا به بارسلون آمده بود.

یک طرفدار فرانکو دیگر در رأس یکی از مدیران، کیفیت بالای کار او را این گونه توصیف کرد: «علاقه‌ی شدید به نظم و اجتناب از کوچکترین برخورد با مقامات دولتی - ورزشی از خواص اوست!»

در همین زمان فشار روی مادرید هم چند برابر بود تا آن‌ها را مجبور به عوض کردن رئیس‌شان کنند. در آگوست 1943 آنتونیو پرالبا به اصطلاح استعفا داد. مادرید از فدراسیون فوتبال کاستیل درخواست کرد که رئیس جدید را انتخاب کند و در 15 سپتامبر، رئیس جدید به دفترش رفت. او آمد که باشگاه را شکل دهد، برای سی و پنج سال آن‌جا بماند و بهترین تیم تاریخ را بسازد.

سانتیاگو برنابئو یک انتخاب مطمئن برای رژیم بود. دوستانی در فدراسیون داشت، یک حزب راستی بود و در دوران جنگ خودش داوطلب شده بود. اولین کاری که برنابئو انجام داد فرستادن یک تلگرام به بارسلونا بود، با مضمون تعمیم روابط دوستانه و رقابتی بارسلونا و رئال‌مادرید. به رسانه‌ها گفت: «من اجازه نخواهم داد که این بحران حتی یک هفته دیگر هم ادامه داشته باشد. جایی که بارسلونا را هو کردند، حالا تشویق خواهند کرد.» اگر این راهکار برادری او حتی واقعی هم بود، آن‌قدرها دوامی نداشت.

وقتی بارسلونا و مادرید دوشادوش هم زیر پرچم جمهوری جنگیدند چطور لالیگا به لیگی با دو تیم تبدیل شد؟ چرا ال کلاسیکو نقشی مهم در تهییج احساسات استقلال طلبی در کاتالونیا دارد؟

حضور برنابئو در مادرید، شروع یک دوره جدید در تاریخ باشگاه بود. دوره‌ای که سانتیاگو آن را تعریف می‌کرد. او شخصیت خودش را به سازمانش تحمیل کرد، ساختمان‌های جدید ساخت، حتی استادیومی که بعدها نام خودش بر آن گذاشته شد. برنابئو خودِ مادرید شده بود. ویسنته دِل‌بوسکه از او به عنوان «رهبر روحی و اخلاقی» یاد کرده بود. آلفردو دی‌استفانو می‌گوید: «برنابئو دیوانه‌وار عاشق مادرید بود و راجع به فوتبال همه چیز را می‌دانست. او همه چیز تیم بود.»

همه چیز یک اغراق نیست. برنابئو یک بلیط فروش، مسئول تدارکات، مسئول زمین، وکیل، کمک مربی، مربی. برای 16 سال فوتبالیست بود، برای 9 سال مدیر داخلی و تا زمان مرگش در جام‌جهانی 1978 رئیس باشگاه. اما مادرید را ورای آنچه همه می‌شناختند برد؛ بهترین باشگاه دنیا. آن‌ها 16 عنوان قهرمانی لیگ هفت جام حذفی، شش لیگ‌قهرمانان اروپا و یک جام بین قاره‌ای را به خانه آوردند.

پسر چهارم از هفت فرزند پدرش بود. پدرش وقتی خیلی جوان بود مرد و هرگز سعی نکرد که عشقش را به مادرش پنهان کند. برنابئو از رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد و تا بعد از چهل سالگی هم ازدواج نکرد؛ همسرش بیوه‌ی والرو ریوِرا بود. والرو ریورا یکی از اعضا هیئت مدیره بود که در زمان جنگ‌های داخلی در تونل اوسرا به دست شبه‌نظامیان چپی به قتل رسید. به عنوان بازیکن، اولین تیمش اِل‌اسکوریال بود. برادر بزرگش آنتونیو او را در چهارده سالگی به رئال‌مادرید برد. برادر دیگر مارسلو در باشگاه بود و وقتی که مربی به سانتیاگو یک جفت دستکش داد، مارسلو جلو آمد و گفت که اگر او را هر جایی به غیر از نوک حمله بازی دهند، نمی‌گذارد که بازی کند.

برنابئو در هفده سالگی به تیم اصلی راه پیدا کرد. اولین بازی‌اش را در هجده سالگی انجام داد و تا سی سالگی هم فوتبال بازی می‌کرد، هر چند که در طول بازی‌اش، یک سال در آتلتیکو هم بازی کرد. چیزی که زیاد درباره‌اش صحبت نمی‌کرد. آن روزها فوتبال بیشتر روی قدرت بود تا تکنیک و این خاصیت اصلی برنابئو هم بود.از او به عنوان یک شوت زنِ حسابی یاد می‌کنند. یک مهاجم قدرتمند و کم‌تکنیک که می‌توانست ضربه‌های محکمی به توپ بزند. در مارس 1912 مقابل تیمی از تبعیدی‌های انگلیس بازی اولش را انجام داد و گل زد و در مقابل بارسلونا در 1916 هت تریک کرد. وقتی تیم در 1917 قهرمان کوپا دل‌ری شد او عضوی از آن بود، هر چند که به دلیل مصدومیت فینال را از دست داد. او گل‌های زیادی زد. در 1922 روزنامه مادرید اسپورت ادعا کرد که او روح تیم است و بیش از هزار گل برای مادرید زده است. یک بار که می‌خواست برای تیم ملی بازی کند، اجازه‌اش را پیدا نکرد و این رویش تأثیر گذاشت. در حالی که داشت برای بازی گرم می‌کرد، دسامبر 1922، به او گفتند که نمی‌تواند بازی کند. دلیلش این بود که می‌خواستند از هر استان اسپانیا یک بازیکن حضور داشته باشد. جایگزینش یک بازیکن اهل باسک بود به نام فرانسیسکو پاگازا. او همیشه گِله می‌کرد: «در یک تیم ملی، استان‌ها نباید اهمیت داشته باشند.»

برنابئو نسبت به قدرتی که به دست آورد، اصلاً آدم ثروتمندی نبود. مردی رُک بود و گاهی می‌توانست متناقض باشد. یک کاتولیک بود و در عین حال منتقد کلیسا، در یکی از مصاحبه‌هایش کلیسا را محکوم کرد که «پیشرفت را برای شش، هفت قرن عقب انداخته‌اند». او مردی مذهبی بود که به قول همسرش «از راهبه‌ها و راهب‌ها خوشش نمی‌آمد». یک سلطنت طلب که ادعا می‌کرد اهل جمهوری است. یک طرفدار فرانکو که با دیکتاتور شوخی می‌کرد و در عین حال نقدهای عمومی علیه رژیم می‌کرد و زمانی که برنامه‌هایش برای بازسازی استادیوم توسط شخص فرانکو پذیرفته نشد، کم کم به رژیم بی‌میل شد.

یکی از مدیران زیردست برنابئو که بعدها خودش رئیس باشگاه شد، رامون مِندوزا، برنابئو را به عنوان یک انسان «کهنه و منسوخ» یاد کرد مردی که به قرن گذشته تعلق داشت ولی همچنان از همه جلوتر بود و در بعضی جنبه‌ها به طرز عجیبی آزاداندیش. زمخت و بدون پیچیدگی، از رفتار آقامنشانه حرف می‌زد، سرسخت و پر قدرت. و مثل یک سرباز فحش می‌داد. او می‌توانست یک الگوی احترام و ادب باشد و در عین حال از زدن حرف‌های بی‌پروا هیچ ابایی نداشت.

یک آدم تند، تلخ و سخت. آلفردو دی‌استفانو او را به خاطر می‌آورد که چطور اطراف استادیوم راه می‌رفت و چراغ‌ها را با وسواس خاموش می‌کرد، سیگارهای برگ بزرگ می‌کشید و همسرش می‌گفت که کمی افسرده و مالیخولیایی است. او یک اسپانیایی پر افتخار بود که سفیریِ مادرید را جدی گرفت و وقتی از سفرش از امریکا، آرژانتین، اروگوئه، شیلی و کوبا در 1927 بازگشت اعلام کرد: «که ما تبلیغات اسپانیا را به خوبی و سختی انجام داده‌ایم.» او یک مرکزگرا هم بود که نسبت به کاتالونیا عقده داشت. مِندوزا گفت: «او یک نفر از گذشته بود، نگاهش به کشور «اتحاد و مرکزیت بود». او همیشه کاستیل را به عنوان زیبایی اسپانیا می‌دانست. او توضیح می‌دهد: کسانی که اهل مسه‌تا هستند، فلات مرکزی اسپانیا، سرد و گرم چشیده‌اند، آن‌ها آن‌قدر قوی و با نفوذ هستند که می‌توانند خودشان بر دیگر استان‌ها غلبه کنند. کاستیل زبانش را به همه دنیا پخش می‌کند، آن‌جا محل تولد انسان‌هایی است که اسپانیا را مفتخر کردند. متأسفم اما کاستیلی‌ها در جنگ‌ها از کاتالان‌ها، گالیسیان‌ها و باسکی‌ها بهتر بودند و آن‌ها را همه جا شکست دادند.»

 

این کتاب را می‌توانید از نشر گلگشت با تخفیف 10 درصدی با کد تخفیف tarafdari سفارش بدهید. 

از دست ندهید ????????????????????????

5 دلیل افول مورینیو؛ چرا آقای خاص باید به فوتبال ملی کوچ کند؟ هجوم چینی‌ها به هتل محل اقامت رونالدو / عکس محمد صلاح باید با یک پا هم در تیم ملی مصر بماند! شجاع و کنعانی شبیه لولک و بولک هستند! حمایت وزیر از فردوسی‌پور: پای او ایستاده‌ام!

منبع: طرفداری

کلیدواژه: همه چیز دو تیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۹۸۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

در انتظار آخرین معجزه | نادال هوادارانش را غافلگیر می کند؟

همشهری آنلاین - جواد نصرتی: نادال که هفته گذشته در رقابت‌های بارسلونا بازگشتی ناامیدکننده داشت و در ۲ست به الکس دی مینور استرالیایی باخت، در نخستین بازی خود در اوپن مادرید، ۲ بر صفر رقیب جوان آمریکایی خود را شکست داد و تنها یک گیم به او داد. دیدن رقص دوباره نادال بر خاک رس، زمین محبوبش، برای هوادارانش کافی است اما اگر او فصل خداحافظی‌اش یک گرند اسلم دیگر ببرد، چه؟ این همان معجزه‌ای است که احتمالا در تاریخ ورزش هم ماندگار خواهد شد. اما مردی که قبلا معجزه‌ها را مثل یک کار اداری، با صبر و حوصله، نبوغ، قدرت و هنرمندی، یکی پس از دیگری به سرانجام می‌رساند، مدت‌هاست از فرم ایده‌آلش دور است و در ۳۷سالگی چه‌بسا به حضور در مرحله اول گرنداسلم‌ها هم نرسد. او پنجشنبه قبل از پیروزی مقابل داروین بلانچ ۱۶ساله آمریکایی، اعتراف کرد که اگر در اوپن فرانسه وضعیت فعلی را داشته باشد، اصلا راکت به‌دست نمی‌گیرد: «اگر در پاریس هم حس امروزم را داشته باشم، اصلا بازی نمی‌کنم. تنها وقتی در رولان گاروس بازی خواهم کرد که حس کنم رقابتی هستم. اگر بتوانم بازی کنم، بازی خواهم کرد اما در غیراین‌صورت، چنین کاری نخواهم کرد. (غیبت در اوپن فرانسه) پایان دنیا ‌یا پایان زندگی حرفه‌ای من نیست. من هنوز هم بعد از رولان گاروس اهدافی دارم، مثل المپیک.»

همین یک جمله، خیلی‌ها را امیدوار کرده است که تنیسور اسپانیایی، تمام توان و تلاش خود را به‌کار بگیرد تا در المپیک پیش‌رو در پاریس، رقبایش را مثل سابق به چالش بکشد و برای بالاترین پاداش مبارزه کند. البته باید قبل از آن ببیند که بدنش چه وضعی دارد و به او اجازه ماجراجویی دوباره می‌دهد یا نه.

بازی دوم نادال در مادرید، تکرار بازی هفته قبل با دی مینور است و اگر شرایط مثل قبل بود، می‌توانستیم منتظر انتقامی سخت باشیم اما نادال، به چیز دیگری فکر می‌کند و مسئله برد و باخت برایش مطرح نیست؛ «در حال‌حاضر برد و باخت برای من مهم نیست. یک برد یا ۲شکست چیزی را در زندگی حرفه‌ای من عوض نمی‌کند. من به مادرید نیامده‌ام تا قهرمان شوم. شنبه برای من فرصتی است تا به خوبی بفهمم که کجای کار قرار دارم. من در بارسلونا مقابل دی‌مینور یک ست خوب بازی کردم.»

مادرید و بارسلونا، از تورنمنت‌های محبوب نادال هستند و او قبلا گفته بود دوست دارد تحت هر شرایطی، با هوادارانش در این ۲تورنمنت برای آخرین‌بار ملاقاتی داشته باشد و با آنها خداحافظی کند. چیزی که بودن او را در بازی اول مادرید چشمگیر کرد، حضور پررنگ خانواده و به‌خصوص پسرش بود. پسر خردسال نادال، یک راکت کوچک هم در دست داشت که در کمال تعجب، آن را با دست راستش می‌گرفت؛ برخلاف پدر که دست‌چپ است. نادال بعد از این برد گفت که ایده‌اش این بوده که بیشتر تنیس بازی کند تا پسرش کمی از بازی‌های او را ببیند و احتمالا خاطره‌ای از این بازی‌ها با خود به بزرگسالی ببرد.

کد خبر 847504 برچسب‌ها ویژه ورزشی رافائل نادال المپیک تنیس

دیگر خبرها

  • در انتظار آخرین معجزه؛ نادال هوادارانش را غافلگیر می‌کند؟
  • در انتظار آخرین معجزه | نادال هوادارانش را غافلگیر می کند؟
  • اولین کنسرت در خانه رئال مادرید؛ برنابئو، میزبان فستیوال «دیوانه موسیقی» / عکس
  • بریس لیونل مسی و برد 2-0 بارسلونا در خانه رئال مادرید (لیگ قهرمانان اروپا - 2011/4/27) / فیلم
  • از بارسلونا و رئال‌مادرید پیشنهاد نداشتی؟ | احتمالا لوگوی سیتی را تغییر می دادی!
  • فیلم/ خلاصه بازی رئال سوسیداد ۰ - رئال مادرید ۱
  • خلاصه بازی رئال سوسیداد 0-1 رئال مادرید (لالیگا - 2023/24)
  • برتری 2-1 بارسلونا مقابل رئال مادرید در سانتیاگو برنابئو با گل دقایق پایانی زیبای ژاوی (2004/4/25) / فیلم
  • نشانه‌گیری اتفاقی اما بسیار دقیق فران تورس در پایان ال‌کلاسیکو / فیلم
  • خشم شدید نایب رییس بارسلونا؛ قوانین برای رئال مادرید فرق دارند!